RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|
علی قرآن=41+41اصل دین اسلام=82 امام82+114سوره قرآن=196دین اسلام196ضرب14معصوم درخودش میشود 196دین اسلام196با دین الله فاطمه64 همسر لایق علی64به ابجد دین 64 دین 64 الله محمد علی64+64= 128کلید دین128حسین128 کلید دین128
به ابجد64دین64الله محمدعلی 64جانشین محمد علی64حقیقت دین الله64دست بیعت بارسول خدا وعلی کف دست راستت نوشته18 ذالحجه"غدیر خم18+64 دین=82 امام به ابجد امام82 انتخاب امام درغدیرخم امام82{82زاده محراب شهیدمحراب82 امام82 +114سوره قرآن=196دین اسلام196ضرب14 معصوم درخودش میشود196امام کل دین196دین اسلام196اسلامه مهدی196نماینده الله محمد66 الله 66+66 علی ولی الله=132 اسلام +64 دین = 196دین اسلام196محمد92+18ذالحجه"غدیرخم =110علی 110زاده محراب شهید محراب علیست پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) فرمودند: إن وليتموا علياً و ما أراكم فاعلين تجدوه هاديا مهديا يهدي بكم السبيل المستقيم. یکی از ادعاهای اهل سنت این است که می گویند ما از کسانی پیروی می کنیم که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)آنان را اهل بهشت معرفی کرده است در این صورت اگر کسی به آنان ایراد واشکال بگیرد یا توهین کند با فرموده ی رسول خدا مخالفت نموده است.مستند ایشان حدیثی است که به عنوان روایت عشره ی مبشره(یعنی ده نفری که به آنان بشارت بهشت داده شده)نقل می کنند. برهمین اساس لازم است حدیث عشره ی مبشره را رابرحسب نقلهایی که شده مورد بحث وبررسی قرار دهیم وببنیم این حدیث قابل اعتماد واستناد هست یا نهپس از تحقیق وبررسی دقیق کتابهای صحیح بخاری وصحیح مسلم-که در نظر اهل سنت بعد از قرآن معتبرترین کتابها شمرده می شوند-این حقیقت مشخص شد که حدیث عشره ی مبشره دراین دوکتاب موجود نیست!!!.واما نتیجه ی بررسی دیگر کتب روایی اهل سنت که این حدیث درآنها ذکر شده استنقل شماره ی ۱:سنن ترمذی جلد۵ باب ۲۶ حدیث ۳۷۴۸:…عبدالرحمن ابن حمید از پدرش نقل می کند که سعید بن زید برای او درباره ی یک نفری حدیث کرده که:رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده :ده نفر دربهشت خواهند بود ابوبکر دربهشت است وعمر دربهشت است وعثمان وعلی وزبیر وطلحه وعبدالرحمن وابوعبیده وسعد بن ابی وقاص.این نه(۹)نفر را شمرد وساکت شد واز معرفی دهمین نفر دریغ ورزید.مردم(شنوندگان)گفتند:ای ابوالاعور تو را به خدا قسم بگو دهمین نفر کیست؟ آنگاه سعید بن زید گفت :حال که مرا به خدا سوگند دادید می گویم ابوالاعور(یعنی خود سعید بن زید)دربهشت استنکات قابل دقت در نقل شماره ی ۱:اولا:اگر بادقت متن روایت را ملاحظه کنید خواهید دید آن نفری که این خبر برای او نقل شده مجهول است ومعلوم نیست آن نفر چه کسی بوده استثانیا:دراین نقل یکی از راویان عبدالرحمان است که از پدرش حمید نقل می کند.درحالی که در سن یک سالگی پدر را از دست داده ودرحدی نبوده است که بتواند از پدرش نقل حدیث کند دراین صورت سند آن منقطع است وسند منقطع از دیدگاه علمای اهل سنت اعتبار نداردثالثا:حدیث را از قول پیامبر نقل می کند که رسول خدا چنین فرمود اما در بعضی از روایات این حدیث مستقیما از حضرت نقل نشدهرابعا:در این نقل نام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)جزء بهشتیان نیامده است اما در نقل دیگری آمدهخامسا:دراین نقل ابوعبیده جراح جزء بهشتیان شمرده شده است اما در نقل دیگری نیامدهسادسا:سعید بن زید برای جا انداختن این خبر روش زیرکانه ای به کار گرفته و آن سکوت کردن وخود داری ازذکر نام خودش بوده تا هم شکسته نفسی به حساب آید وهم از این طریق مردم را تحریک و تحریص به دانستن آن کند آنگاه مردم او را قسم می دهند که بگو آن نفر آخر کیست؟واو به مردم می گوید:خودم دهمین نفر اهل بهشت هستم اما در نقل دیگری نام او نیستنقل شماره ی ۲:سنن ترمذی جلد۵ باب۲۶حدیث ۳۷۴۷ ومسند احمدبن حنبل محشی چاپ دارالفکر بی تاریخ جلد۱ صفحه ۱۹۳ وتاریخ ابن عساکر جلد۲۳ صفحه ی ۵۶ ومسند احمدبن حنبل جلد۱ شماره ی ۱۶۷۸:…عبدالرحمن بن عوف گفته رسول خدا فرمود:ابوبکر دربهشت است وعمر دربهشت است وعثمان دربهشت است وعلی دربهشت است وطلحه دربهشت است وزبیر دربهشت است وعبدالرحمن بن عوف دربهشت است وسعد دربهشت است وسعید در بهشت است وابوعبیده بن جراح دربهشت استاولا:دراین نقل جمله ی ((عشره فی الجنه))که درنقل اول ذکر شده بود نیستثانیا:دراین نقل نیز مانند نقل قبل نام پیامبر جزءبهشتیان نیست ولی ابوعبیده جراح هست.ثالثا :دراین نقل نیز یکی از ناقلین عبدالرحمن است که درسن یک سالگی پدرش(حمید)را از دست داده وخودش درحدی نبوده که بتواند از پدرش حدیث نقل کند.بنابر این یکی از راویان خبر از بین آنها افتاده است وبه استناد تهذیب التذهیب ترجمه(شرح حال)حمید بن عبدالرحمن.سند این نقل هم منقطع است وروایت منقطع اعتبار ندارد ونمی توان به آن استناد کرد.نقل شماره ی ۳:سنن ابی داود جلد۴حدیث ۴۶۴۹:…سعید بن زید می گوید:من در حضور رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) بودم شنیدم که آن حضرت فرمود:ده نفر دربهشت خواهند بود پیامبر در بهشت است وابوبکر دربهشت است وعمر دربهشت است وعثمان دربهشت است وعلی دربهشت است وطلحه دربهشت است و زبیر بن عوام دربهشت است وسعد بن مالک دربهشت است وعبدالرحمن بن عوف دربهشت است .بعد از معرفی این نه نفرگفت:اگر بخواهم دهمین نفر را نیز معرفی می کنم مردم(شنوندگان) گفتند:اوکیست؟دهمین نفر کیست؟سعید سکوت کرد وجواب نداد مجددا پرسیدند اوکیست؟آنگاه گفت:اوسعید بن زید استاولا:دراین نقل برخلاف نقل قبل جمله ی ((عشره فی الجنه))ذکر شده استثانیا:دراین نقل نامی از ابوعبیده جراح نیست در صورتی که درنقل شماره ی ۱و۲ نام او هستثالثا:دراین نقل نام رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با جمله ی اخباری واولین نفر ذکر شده است یعنی سعید بن زید خودش می گوید :پیامبر دربهشت است.درصورتی که اگر این حدیث از رسول خدابود باید می فرمود((انا فی الجنه)) نه اینکه بگوید :النبی فی الجنهرابعا:دراین نقل نیز سعید برای جا انداختن این خبر از ذکر نام خود دریغ ورزیده تا مردم را تحریک کند که نفر دهم کیست آن وقت می گوید:او دربهشت استخامسا:سعید بن زید دراین خبر نام خود را با ضمیر غائب (هو) آورده در صورتی که باید با ضمیر متکلم وحده (انا) می آوردنقل شماره ی ۴:سنن ابی داود جلد۴ حدیث ۴۶۴۸:…سعید بن زید گفت:زمانی که فلانی (به عنوان حاکم )به کوفه آمد فلانی برخاست سخنرانی کند پس دست سعید بن زید را گرفت وگفت آیا این ظالم را نمی بینی؟پس اگر شهادت دهد که نه نفر دربهشت خواهند بود پس شهادت دهد به دهمین نفر خطا وگناهی نکرده است.من پرسیدم:آن نه (۹)نفر کدامند؟ گفت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) برحراءبود فرمود ای حراء محکم استوار وثابت باش که غیر از پیامبر وصدیق یا شهید روی تو نیست من گفتم:(چرا طفره می روی وحرف توی حرف می اندازی؟ من از تو می پرسم) آن نه نفر کدامند؟(تو می گویی رسول خدا درحراء چینین وچنان گفت) گفت:(آن نه نفر)رسول خدا وابوبکر وعمر وعثمان وعلی وطلحه وزبیر وسعد بن ابی وقاص وعبدالرحمن بن عوف. گفتم:دهمین نفرکیست؟پس کمی تامل کرد وجواب را به تاخیر انداخت سپس گفت:منم دهمین نفر خودم هستماولا:چنانکه ملاحظه کردید این خبر از دو طریق نقل شده که هر دو بر می گردد به عبدالله بن ظالم که بخاری و ابن عدی وعقیلی وغیره او را تضعیف کرده اند وروایاتش مورد اعتماد نیست.برای آگاهی به گفتار ما به الکامل فی الضعفاء الرجال جلد۴ صفحه ی ۱۵۳۷ والضعفاءکبیر جلد۲ صفحهی ۲۶۸ وتهذیب التذهیب جلد ۴ شماره ی ۳۴۸۸ مراجعه کنیدثانیا:مگر دراین نقل در آغاز سخن نمی گوید۹نفر اهل بهشتند بعد چرا باترفندی خاص خودش را نیز اضافه می کند؟ثالثا:دراین نقل به خوبی معلوم است که سعید بن زید از جانب خودش می گوید ده نفر در بهشت اند ونمی گوید رسول خدا فرمودرابعا:کسی که بهره ای از علم داشته باشد ومقداری به صدر وذیا این نقل تامل کند وبادقت بنگرد که چگونه شروع شده؟ناقل خبر کیست؟سخنران کیست؟چرا دربین آن همه مردم تنها سعید را برگزید؟چگونه زمینه سازی کرد که او می خواهد از نه نفر بهشتی خبر دهد؟هنوز چیزی نگفته می گوید:اگر دهمین نفر را بگوید خطا وگناهی نکرده؟!طفره رفتن سعید از پاسخ به سوال؟تامل و توقف از گفتن آخرین نفر…!؟خامسا:برخلاف نقل های قبل که نام خود را به صورت اخباری نقل می کرد در این نقل با ضمیر متکلم (انا)نقل کرده استسادسا:دراین نقل برخلاف نقل اول ودوم نام پیامبر جزءبهشتیان هست اما نام ابوعبیده جراح نیستنقل شماره ی ۵:سنن ابن ماجه جلد۱ حدیث ۱۳۳:…سعید بن زید می گفت:چنین است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) دهمین نفر از ده نفر است.سپس گفت :ابوبکر دربهشت است وعمر دربهشت است وعثمان دربهشت است وعلی دربهشت است وطلحه دربهشت است وزبیر در بهشت است وسعد دربهشت است وعبدالرحمن دربهشت است.به او گفته شدنهمین نفر کیست؟او درپاسخ گفت:منم خودم هستماولا:می گوید چنین است که پیامبر دهمین نفر اهل بهشت خواهد بود یعنی کسی که رحمه للعالمین است ونظام خلقت به پاس وجود او وخاندانش آفریده شده وخود واهل بیتش تقسیم کننده ی بهشت وجهنم هستند شان او تا این حد پایین آمده که آقای سعید بن زید دلش به حال آن حضرت سوخته و واسطه ی بین خالق ومخلوق را جزءدهمین نفر اهل بهشت شمرده است!؟ثانیا:دراین نقل سعید از جانب خودش می گوید:این ده نفر اهل بهشت هستند ونمی گوید رسول خدا فرمودثالثا:در این نقل نیز سعید از گفتن نام خود دریغ می ورزد ووقتی از او می پرسند نهمین نفر کیست؟می گوید من هستخامسا:دراین نقل نام پیامبر جزءبهشتیان هست اما نامی از ابوعبیده جراح درمیان نیستنقل شماره ی ۶:تهذیب الکمال فی اسماءالرجال چاپ دار الفکر جلد ۷ شماره ی ۲۲۶۰:…سعید بن زید از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل کرده که ابوبکر دربهشت است وعمر دربهشت است وعثمان دربهشت است وعلی دربهشت است وطلحه دربهشت است وزبیر در بهشت است وعبدالرحمن دربهشت است وسعد بن مالک دربهشت است ونهمین نفر از مومنین دربهشت است اگر بخواهم نام او را (نهمین نفر را)ببرم می برم. آنگاه صدای مردم مسجد بلند شد واو را سوگند دادند که ای همنشین رسول الله نهمین نفر کیست؟ پس اوگفت:مرا به خدا سوگند دادید وخدا بزرگ است من (خودم) نهمین نفر از مومنین هستم ورسول خدا دهمین نفر استاولا:سعید بن زید در این نقل خبر را نسبت می دهد به پیامبر که رسول خدا چنین گفتثانیا:دریان نقل نامی از ابو عبیده جراح نیستثالثا:در این نقل سعید بن زید از قول خودش پیامبر را آخرین نفر اهل بهشت شمرده استرابعا:سعید بن زید همان حیله ای را که در نقلهای قبل ملاحظه کردید در این نقل نیز به کار گرفته وآن اینکه ابتدا از ذکر نام خودش دریغ ورزیده تا شنوندگان را تحریک وتحریص به دانستن آن کند آنگاه نام خود را برده که من نهمین نفرم سپس از قول خودش می گوید پیامبر دهمین نفر اهل بهشت است!؟؟حاصل کلام:چنانکه ملاحظه کردید حدیث عشره ی مبشره از دوطریق نقل شده یکی از طریق عبدالرحمن بن عوف ودیگری از طریق سعید بن زید اما طریق عبد الرحمن بن عوف سندش منقطع است وقابل استناد نیست چون عبدالرحمن بن حمید یه ساله بوده که پدرش (حمید)را از دست داده و درحدی نبوده است که طبق نقل ۱و۲ بتواند از پدرش روایت نقل کند.واما نقل این خبر از طریق سعید بن زید چنانچه (درنقل۳و۴)ملاحظه کردید این خبر درزمان معاویه جعل ودر مسجد کوفه بیان شده وقبل از او نام ونشانی از آن به چشم نمی خورد .درعین حال به نکاتی که پس از نقل هر حدیث اشاره کردیم معلوم می شود اعتبار لازم را ندارد که مورد استاند قرار بگیردنکات قابل ذکر:بالاخره ابوعبیده جزءعشره هست یا پیامبر ؟ظاهرا کسی که این خبر را نقل کرده یا حواسش نبوده وسوتی داده!یا اینکه ابوعبیده مورد غضبش قرار گرفته وبه جای او پیامبر را جایگزین او کرده! وآیا به کذب بودن این قضیه صحه نمی گذارد؟چطور کودکی که در یکسالگی پدرش را از دست داده(عبدالرحمن)از پدرش حدیث نقل می کند!؟؟برخى از شخصيّتهاى بزرگ اهل سنّت و معاصر ابن تيميّه، مطالب وى را به نقد كشيده و برخى ديگر كتابهايى مستقل در بطلان نظريّات او تأليف كردند، مانند: شبکه های ماهواره ای که خود را اهل سنت جا میزنند و از طرفی هم سعی در توجیه تمام عقائد وهابیت و مفتیان سعودی دارند در شبکه ها اعلام میکنند که به امام حسین ع احترام میگذارند و یزید را محکوم میکنند در حالی که سعی در پنهان کردن عقائد واقعی خود دارند که یکی از این عقائد عادل دانستن یزید و نامشروع دانستن قیام سید الشهدا و سرور جوانان بهشت است که بن باز مفتی اعظم عربستان از این عقیده پرده برمیدارد
مفتي اعظم عربستان شيخ عبد العزيز آل شيخ در برنامه زنده كه از ماهواره المجد عربستان پخش مي شد در پاسخ خانمي در رابطه با يزيد و قيام امام حسين عليه السلام اين چنين پاسخ داد: آنچه در اينجا مي خوانيد مناظره اي است فرضي ميان خداوند متعال و محمدبن عبدالوهاب که سخنان خداوند از قرآن کريم اخذ و سخنان محمدبن عبدالوهاب از افکارش و افکار وهابيان امروز گرفته شده است.
- خداوند متعال : و إذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابليس ابي و استکبر و کان من الکافرين (بقره /34) ؛ هنگامي که به ملائکه گفتيم براي آدم سجده کنيد , همه سجده کردند جز ابليس که امتناع کرد و تکبر ورزيد و از کافرين بود. - محمد بن عبدالوهاب : خدايا اين شرک است که تو به ملائکه فرمان داده اي آدم را سجده کنند . چرا مردم را به سجده بر آدم وادار مي کني ؟ - خداوند متعال : و رفع ابويه علي العرش و خرُّوا له سُجدا و قال يا ابت هذا تأويل روياي من قبل قدجعلها ربي حقا (يوسف/100) ؛ يوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران يوسف پيش او به سجده افتادند . يوسف گفت : اي پدر! اين تأويل خواب من است که پيش از اين ديده بودم و خداوند آن را محقق ساخت. - محمد بن عبدالوهاب : خدا يا چرا پيامبرت يعقوب و يوسف بايد اجازه دهند که برادرانش پيش او سجده کنند . برادران يوسف مشرک شده اند و قتل شان واجب . يعقوب و يوسف بايد آن ها را مي کشتند.دوستان عزيز. در اين نوشتار قصد داريم بعضي از وجوه تشابه بين وهابيه سلفيه و يهود را با تکيه بر تالیفات ابن تيميه البحراني ارائه دهيم. 1- ابن تيميه شيخ سلفيه، گفته در زمان رسول الله (ص) خاخام هاي يهودي نزد وي آمدند و مسأله تجسيم خداوند را به ايشان عرضه داشتند (جسم بودن خداوند)و پيامبر درستي سخنان آنها را تصديق نمود! و اين يکي از موارد مشابه بين يهود و وهابيت تجسيم خداوند تعالي است! 2- تورات نزد ابن تيميه صحيح است و براي (مسلمانان) حجت مي باشد به جز اين عبارت که "عزير پسر خداست"، يهوديان نيز به صحّت تورات اعتقاد دارند و اينکه آن حجت براي تمام مردم است! 3- ابن تيميه با شجاعت تمام از يهود دفاع مي کند و مي گويد: "همه يهوديان معتقد نيستند که عزير پسر خداست! » او با جديت تمام تلاش کرد که اثبات کند که جنس بازي اشکال ندارد! و لذا بر قوم يهود واجب است که سپاسگزار ابن تيميه باشند! چرا که آنان وارثان اويند! 4- درنزد ابن تيميه يهوديان اصلا اهل دروغ و تحريف نيستند، زيرا اگر چنين بود رسول الله (ص) آنان را انکار مي کرد! پس تمام سخنان بزرگانشان درست است جزء فنحاص بن عازورا يا ديگران فقط... 5- آنچه در قرآن و احاديث آمده -بر حسب اعتقاد وهابيت- موافق و مطابق تورات است! روشن است که ابن تيميه در عبارت «موافق و مطابق» اغراق نموده و انسان باهوش معني آن را مي فهمد. 6- آنها به عقيده يهود در تجسيم خداوند معتقدند و معتقدند اين به توافق بين سخنان دو پيامبر الهي (موسي و محمد (ص)) و دو کتاب آسماني (قرآن و تورات) دلالت دارد، و اگر غير از اين بود بين رسالت دو پيامبر انقطاع و گسيختگي به وجود مي آمد... 7- يهود و وهابيان هر دو معتقدند که پيامبران نيز مجسمه بوده اند! 8- وهابيت، يهود را در تحريف تورات تبرئه مي کنند به اين دليل که امت يهود با اين کثرت و عظمت که در مشرق و مغرب زمين منتشرند، چه غرضي دارند که دروغ بگويند، و اين دروغ آشکار وهابيت در تعظيم يهود است که از نادرستي سخنان آنان حکايت دارد! براي درک بيشتر اين مطلب قسمتي از کتاب ((درء تعارض العقل و النقل)) تأليف ابن تيميه ص88 ، را در ذيل مي آوريم: معلوم است که همه يهوديان معتقد نيستند که عزير پسر خداست و اين سخن را فقط يک طايفه از آنان گفته اند کساني مثل فنحاص بن عازورا و ... و به طور کلّي معتقدان به آن عده کمي هستند. امّا صفاتي از خدا در تورات آمده که مخالفان آنها را تشبيه و تجسيم مي دانند، بلکه اينطور نيست؛ چرا که آن صفات در اثبات مکان براي خدا و تکلّم او با صداي خودش است و اينکه خدا آدم را به صورت خود خلق نمود و امثال اين امور، اگر چيزهايي که يهود مي گويند دروغ باشد مسلماً پيامبر آنها را انکار مي کرد و مسأله آن را بيان مي نمود! و از طرف ديگر بيان قرآن موافق چيزي است که در تورات آمده است! قبلاً هم گفتيم که همه اينها ضرورتاً به پيروي موسي از محمد و محمد (ص) از اهل کتاب منجر نمي شود و اين بر صدق قول دو پيامبر و دو کتاب عظيم آنان دلالت دارد!" خطرناك وجديد ؛ تحريف در صحيح بخاري + تصوير !!!
متاسفانه هر از چندگاهي در كتب أهل تسنن ميبينيم كه أگر چيزي مخالف با مصالح آنها باشد سعي در حذف وتحريف آن ميكنند كه اين عادت وهابيان است به خاطر ترس از حق وحقيقت دست به اين كارهاي زشت ومنافي أخلاق وأمانت علمي ميزنند , با هم ديگه مبينيم : صحيح بخاري , چاپ دار الفكر - بيروت
اينجا بخاري حديثي را درباره متعه (ازدواج مؤقت) نقل ميكند دار الكتب العلمية - بيروت
دار المعرفة – بيروت
مكه مكرّمه و مدينه منوّره و عراق و ...، همه در طول تاريخ مورد تطاول دستهاي مجرم وهابيت واقع شده است، و آنها به تخريب گنبدها و قبور و مساجد و سرقت آنچه كه داخل آن بوده و كشتن مردم بي گناه افتخار مي كنند! در زير نمونه اي از آنچه كه مورخ وهابي عثمان بن عبدالله بن بشر النجدي الحنبلي در كتابش با عنوان "عنوان المجد في تاريخ نجد"، آورده و توسط دارالملك عبد العزيز به چاپ رسيده است، را ذكر مي كنيم:
ذكر حوادث سال 1216: در سال 1216، سعود با لشكريان پيروزمند و اسبان نجيب و مشهور خود از تمامي نجد و صحراي آن، و جنوب و حجاز و تهامه و غيره، به قصد سرزمين كربلا خارج شدند، و در ماه ذي القعده، در بلاد الحسين فرود آمدند. مسلمانان گردشان جمع شدند و از ديوارهاي شهر بالا رفتند و به زور وارد آن شدند، و اغلب مردم آن را در بازارها و خانه هايشان كشتند و گنبد روي قبر كسي كه به اعتقاد خودشان قبر حسين است، را منهدم كردند و هر آنچه كه در اين گنبد و اطرافش بود را بر گرفتند و نيز سنگي كه بر آن قبر گذاشته شده بود و از زمرد و ياقوت و جواهر بود را كندند، و هر چه كه در شهر يافتند از اموال و اسلحه، لباس، فرش، طلا و نقره، قرآنهاي گرانقيمت و ديگر اموالي كه از حدّ شمارش بيرون است... هنوز ظهر نشده بود كه لشكريان با تمام آن اموال و با كشتار بيش از هزاران تن از مردم شهر خارج شدند و سپس سعود به سوي مكاني معروف به آب سفيد حركت كرد، و در آنجا غنايم بدست آورده همه را جمع كرد و پس از كنارگذاشتن خمس آنها، باقي را بين مسلمانان تقسيم كرد، و براي هر سواره يك سهم و هر پياده را دو سهم داد و سپس به سوي وطنش رهسپار شد." ألا لعنة الله علي الوهابية الخوارج
واقعیت587-541فتنه ها541 عمر ابوبکر541 =46محمد20+26 علی=46راه حق محمد46 نماینده الله46 آئینه الله 46کلید الله 46شورای دینها587-541 عمر ابوبکر=46 انتخاب درست محمد 46نماینده الله 46با امام برحق جهان46 تفکر الله46با تفکر قرآن46 تفکر علی46کلید الله46 آئینه الله 46جانشینه سلطانه46رهبرجهان اسلام46رهبر اسلام قرآن 46سلطان جهان اسلامه 46باولای قرآن46با تفکر مهدی46یا قهرمان جهان46 الحمدو لله46 نمازستون دین است46باولای قرآن46حق دین الله 46 کلیدقلبها46آئینه الله 46مومن حق الله46 کلاس دوازدهم 46رهبر جهان مهدی46امام جهان اصل اسلام 46رهبر اصلی 46 لوح محفوظ46 قطب عالمی46 منطق اسلام قرآن46بهترین مذهب46 مذهب شیعه ها46 مذهب واقعی46نماینده الله46بهترین مذهب46 اصل مذهب الله46محمد علی46حق با علی است 46امام بدین الله46مذهب واقعی46 مذهب شیعه ها46 قلب جهان مهدی46دین مقدس الله 46شرط اول دین 46محمد علی46+ 46= 92 محمد 46نماینده الله46منطق اسلام قرآن 46اصل مذهب الله46گنج دین شیعه46 گنج دین اصل اسلام 46 امام بدین الله46 امام مکتب الله46حق با علی است46 منطق اسلام قرآن46 نماینده الله46محبت اهل بیت46 برحقترین46 امام مکتب الله 46 ارزش علم ا بجد46کلید اسرار46عدل علی46قرآن واقعی46جانشین مقدس دین46
گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310 نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در سه شنبه 10 اسفند 1396برچسب:, ساعت 15:32 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام
حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385 با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385 دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53 مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385 بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202 امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19 قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع |
تير 1401 4
ارديبهشت 1401 2 فروردين 1401 1 اسفند 1400 12 بهمن 1400 11 دی 1400 10 آذر 1400 9 آبان 1400 8 مهر 1400 7 شهريور 1400 6 تير 1400 4 خرداد 1400 3 ارديبهشت 1400 2 فروردين 1400 1 اسفند 1399 12 بهمن 1399 11 دی 1399 10 آذر 1399 9 آبان 1399 8 مهر 1399 7 شهريور 1399 6 مرداد 1399 5 تير 1399 4 خرداد 1399 3 ارديبهشت 1399 2 فروردين 1399 1 آبان 1396 8 مهر 1396 7 شهريور 1396 6 خرداد 1396 3 تير 1395 4 خرداد 1395 3 ارديبهشت 1395 2 فروردين 1395 1 اسفند 1394 12 بهمن 1394 11 دی 1394 10 آذر 1394 9 آبان 1394 8 مهر 1394 7 شهريور 1394 6 مرداد 1394 5 تير 1394 4 خرداد 1394 3 ارديبهشت 1394 2 فروردين 1394 1 اسفند 1393 12 بهمن 1393 11 دی 1393 10 آذر 1393 9 آبان 1393 8 مهر 1393 7 شهريور 1393 6 مرداد 1393 5 تير 1393 4 خرداد 1393 3 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 1 اسفند 1392 12 |